باهمکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
چهارم آذرماه یکهزارو سیصدو نود و پنج ــ به قلم ؛ استاد علی جزایری (عضو شورای انجمن خوشنویسان تهران)
برداشتی آزاد از یک نشست؛
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله الجمیل و منه الجمال و له البهجه و الجلال...
بر اساسِ این مکتوب، نخستین گردهمایی رسمی استادان و مدرسین محترم انجمن خوشنویسان تهران در عصر روز پنجشنبه 1395/9/4 در محل ساختمان جدید انجمن، به سرپرستی استاد غلامرضا سپهری برگزار گردید.
این نشست علیرغم وجودِ پاره ای ابهامات و التهاباتِ ذهنی و برخی جریانهای فکری،که در طول چند سالِ گذشته، متأسفانه موجبِ شکاف، تکدّرخاطر و حتی انزوایِ برخی از خوشنویسانِ صاحبِ نامِ این عرصه را فراهم نموده بود در شرایطی بسیار مطلوب، روندِ خود را طی کرد تا جایی که انبساطِ خاطرِ حاضرین را می توان بر صداقتِ آن،گواهی گرفت.
باید اذعان داشت با توجه به وجودِ دغدغه های جدی، خواسته هایی به حق ، و پرسش هایی که در طولِ یک دهه ی گذشته، در انتظار پاسخ مانده بودند در نهایتِ تلاش،احترامِ متقابل و منطق ،که شایسته و سزاوارِ مدرسین و فرهیختگانِ جمعِ حاضر بود از ساعت 4 عصر شروع و با همان رویکرد ، بلکه افزون بر تعالیِ آن، که هر لحظه بر مراتب و کرامتِ آن افزوده می شد تا ساعت 8 شب به طول انجامید. در این نشست، حضور استاد غلام حسین امیرخانی( ریاست محترم شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران) جناب آقای دکترمحمد حسین ساکت (نماینده ی محترم وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ) بازرس محترم انجمن، استاد محمدی تبار، و مدیر محترم اجرایی( جناب آقای عارف براتی) مزیدِ بر علت و مایه ی مباهات بود ؛ که بر روندِ تکوینی وکیفیتِ جلسه می افزود. از این حیث، برکاتِ این هم اندیشی را باید قدر دانست و بر خوش وقتی و مؤانستِ این مهم، صِحه گذاشت.
به هر تقدیر، استاد امیرخانی اولین سخنرانی بود که به ایراد سخن پرداختند، سخنانی وحدت بخش، امیدآفرین و از سرِ ذوق و ارادت ؛ که در رفعِ بسیاری از چالش های موجود، مؤثر و گره گشا بود... همانگونه که انتظار می رفت به عنوانِ پدری معنوی و استادی درد آشنا ،توانستند در شرایطِ حسّاسِ کنونی، بار دیگر در اتصال و پیوندِ دلهای مشتاق و شاید هم،خاطرهایی رنجور، از دردِ معاصرت و برخی حوادث، نقشی احیاگر ایفا کنند ...صراحتِ گفتارِ استاد امیرخانی، شفاف سازی، رجوع به گذشته، اقدامات انجام شده، تصمیماتِ پیشِ رو، رمزگشایی از برخی وقایع، دعوت به دوستی و مهربانی، نکوداشتِ تلاشِ معنوی و هنریِ درگذشتگان و ارج گذاری از زحماتِ حاضرین که عمرشان دراز باد؛ از مواردی بود که استاد، به آن اهتمام ورزیدند. همین طور با استقبال و اشتیاق از حضورِ همه ی صاحب نظران و منتقدین، خواستارِ انجمنی پویا، بالنده و اثرگذار شدند و گفتند ؛ فرصت ها را باید به خوبی شناسایی کنیم و به برخی اخبارِ نادرست که ریشه در نفاق دارد نباید اهمیت بدهیم و در ادامه ی سخنانشان، اعلام کردند تا برطرف شدنِ سؤتفاهم ها در سطوح مختلف و ایده های کلان و حتی کوچک ،آماده همکاری هستند و تا رسیدن به نقطه ی اصلاح و سازندگی، در کنار همه خواهند بود. ایشان گفتند ؛ با روحیه و اراده ی جمعی ، شرایطِ پیشرفت و توسعة فرهنگی ، قطعاً تسهیل می شود . پس خوب است هر کس ، به قدرِ بضاعتش در ساماندهی و سرنوشتِ این تشکیلات فرهنگی، نقشی داشته باشد... سپس یادآور شدند ؛ ما موظف هستیم از این میراثِ گرانبها که یکی از بهترین ابزارهای تعالی و معرفت است پاسداری کنیم و مصالحِ عمومی و آینده ی بزرگترین شبکه ی هنری کشور را که اکنون توفیق داریم متجاوز از 310 شعبه در سطح ملی داشته باشیم را با فرو رفتن در مسائل حاشیه ای ، نازل و احیاناً تهی از منطق، خدشه دار نکنیم و با بصیرت و پرهیز از هرگونه پیش داوری های بی اساس و غیر مستدل، جایگاه والای انسانیِ خود را حفظ وحتی ارتقاء ببخشیم و با تلاش های مؤثر و پیوسته ، بر استحکامِ این پایگاه و جایگاهِ هنری که برای همه ی ما شریف و ارجمند است بیفزاییم و با افزایش سطح آگاهی، معارف هنری و تقوای خود، بدانیم که نه تنها در معرضِ تفکراتِ دلسرد کننده از سوی برخی مُعارِضین و مُعانِدین ، قرار نخواهیم گرفت بلکه با وجود شما عزیزان با سرافرازی از مشکلات و شرایطِ سختِ روزگار، عبور خواهیم کرد...
به هر حال ، آنچه می توان بدان اشاره داشت سطح کیفیِ جلسه بود که موجب شد استاد سپهری به عنوان رئیس جلسه، با یک ساعت و نیم تمدیدِ زمان ِآن ، امکانِ بازگویی و واکاویِ دغدغه های موجود و حتی دردهای پنهانیِ زیرِ پوست را برای حاضرین مهیّا کند . در پیِ این اتفاق و آگاهی، سخنرانِ بعدی جناب آقای دکترساکت بود که با تسلط بر بیان ، اعتماد به نفس و قانون مداری، برای مدتی، هدایتِ جلسه را بر عهده گرفت و ضمنِ ایراد سخنانی مرتبط با جریان و فضای معنویِ خوشنویسی، ضمن تشریحِ برخی قوانین ،با نکوداشت و تقدیر از حضور و جایگاهِ اجتماعی استادانِ حاضر، "خوشنویسی"را مصداقی از مصادیقِ امر به معروف، توصیف کرد. با این مضمون؛ که خوشنویسان علاوه بر زیبانویسی، با حسّاسیت در معنا و مضامین ، می کوشند تا بهترین صورت و انتخاب را از جهاتِ انسانی ، اجتماعی، تربیتی، فرهنگی، دینی و... در آثارِ خود خلق کنند که بر مخاطبین، تاثیرِ مستقیم می گذارد از این رو، وجهی از امرِ به معروف است که بر بصیرتِ ارکانِ جامعه، پهلو می زند... دکتر ساکت به دلیلِ شناختِ عمیقِ خود در علوم و معارف اسلامی، و علاقمندی اش نسبت به هنرهای دینی به ویژه خوشنویسی، همچنان بر ارادتِ خود در جمع خوشنویسان ، مصمّم و اعتقادِ راسخ دارد تا جایی که احساسِ خوبِ خود را همواره بر زبان جاری می کند و بر خدمتگزاریِ اش در این نهادِ بزرگِ هنری و پر قدمت می بالد. نماینده ی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیانِ برخی تنش های حقوقی و ساز و کار های تشکیلاتیِ انجمن خوشنویسان ، متناسب با مشکلاتِ مطروحه از سوی مدرسین محترم ، به عنوانِ مقامِ مسئول، با طمأنینه ی باطنی و دانشِ حقوقی پاسخ دادند ؛ این مرد قانون و اخلاق محور، علاوه بر حیطه ی تخصصیِ خود در حوزه ی قضاوت و وکالت، از مشتاقانِ توسعه ی فرهنگی و اتحادِ بین خوشنویسانِ کشور بوده و تحتِ لوای لوایحِ قانونی ، در صددِ ارتقا و سرافرازیِ این هنرِ ملی و معرفتی است و تمرّد از تمکینِ آن را بی توجهی به شعورِ خردِ عمومی می داند. ایشان با تشریح ِ وظایفِ خود، علیرغمِ برخی مشکلاتِ زیربنایی، حاضرین را برای افقی روشن دعوت کردند و با تبیینِ رویکردهای حقوقیِ انجمنِ تهران، سرنوشت این نهاد را در سراسر کشور، مثبت دانستند ... اگرچه بیاناتِ مُستدلِ وی در کِسوت پژوهشگر، نویسنده و مترجمی مُجرب ،گواهی می داد که مثلِ یک رشته کوه در مقابل مشکلات، ایستاده و با دلسوزی و وجدان کاری همواره درصددِ ارتقا و ایجادِ فضای همدلی است و با رأفتِ اسلامی و به دور از هرگونه جانب داری که مصادیقِ آن ، مُبرهَن است در مسیر پیشرفت و هدایتِ انجمن گام برداشته و به فضل خدا ، چراغِ آن را پرفروغ خواهد کرد ... بر اساسِ مطالعاتِ عمیق و دقیقِ دکتر ساکت، در حوزه ی تمدن اسلامی و ُوقوفَش در آموزش و پرورشِ مسلمانان، از صدرِ اسلام تا کنون ، می توان اینگونه برداشت کرد که تلاشِ پیوسته، صادقانه و دگردیسی او اگر نبود اکنون انجمن فعلی با شعباتِ گسترده ی خود در سطح کشور، شاهد این همه همگرایی نبود که آخرینِ حلقه ی این اتصال ، شعبه ی تنش زای تهران بود که بحمدلله به لشگر بزرگِ انجمنِ مرکزی پیوست. شعبه ای که می بایست زودتر از این ، از حالتِ برزخ و انفعال در می آمد که به شکرانه ی قادرِ متعال، موجباتِ این رویداد، تحقق و تسهیل گردید و لاجرم« انجمن خوشنویسان تهران » با زبانِ قانون، و به استنادِ جلساتِ متعدد، و راهکارهای مسالمت آمیز، با یک جابجایی صد در صدی از بلا تکلیفی نجات و سقفی مستقل پیدا کرد . و در راستای سیاست های انجمن و شورای داوری ، با تکیه بردرگاهِ خداوند عادل و قوانین صادره ، توانست به سامان برسد که برپاییِ این هم اندیشی به عنوانِ اولین نشستِ رسمیِ شعبه، دلیلی بر این ادعاست که می بایست با خلوصِ بیشتر و اخلاق نیکو به خاطر مصالحِ عمومی و رسیدن به اهدافِ مشترک ، مشکلات و موانعِ باقی مانده ی آن را بدون هیاهو و یا سهم خواهی، یکی پس از دیگری ، مرتفع کنیم که به یاری خدا و اهتمامِ خوشنویسانِ نیک سرشت ، چنین خواهد شد... اگر چه لازم به یادآوری است که زحمات بیدریغِ استادان ،به ویژه استاد امیرخانی و اعضای محترم شورای عالی و تلاش های طاقت فرسای جناب آقای براتی به عنوان مدیری لایق و با انگیزه در طول تصدیِ مدیریت شان، شایسته ی تقدیر است تا جایی که استاد امیرخانی در تأیید این ادعا، و در حین ِسخنانشان، به نیکی از ایشان یاد کردند. از این رو حضورِ جناب براتی در اکثرِ جلسات و رویدادها، چه در تهران و یا اقصی نقاطِ کشور بر صداقتِ این مرام، کاملاً مشهود است یعنی علاوه برمسؤلیتِ خطیرِ اجرایی، با مشارکتِ حداکثری خود ، در این مهم نه تنها به پیشرفتِ و تعالی انجمن می اندیشد بلکه درصددِ حذفِ فاصله های کاذبی است که پیش از این، به انحای مختلف وجود داشته است...
باری، بر اساس برنامه ی از پیش تعیین شده، سخنران سوم، استاد سپهری بودند که در سخت ترین شرایطِ ممکن، زیر بار مسئولیت و خدمتگزاری رفت و با قبولِ سرپرستی انجمن تهران در مقابل طوفان های سهمگین، که هر لحظه امکانِ محاصره ی او می رفت فرماندهیِ سپاهی را برعهده گرفت که نه پادگانی برای خدمت داشت و نه ازسربازان و افسرانی که به او خواهند پیوست مطلع بود. شانه های او نلرزید چون انسانی صلح جو و اهلِ خرد بود و هست که در نهایتِ خلوص و بضاعت در ایجاد روابطِ انسانی و توسعة پایدارِ هنری در زمانِ اندکِ این کرسی ، انصافاً خوب ظاهر شده است یعنی از مصادیقِ مرام و افکارِ استاد سپهری ، می توان حدس زد که « صورت و سیرت» را با هم بیامیزد و شور و شعورش را به پای رسالتش بریزد...اینگونه بود که در جلسه ی فوق، خود را خادم، هماهنگ کننده و سربازِ کوچک این اهالی معرفی کرد. او که در این گردهمایی نشان داد می توان اختلافِ نظر داشت و به دیوارِ دوستی تکیه کرد... این شکسته نویسِ نام آشنا، با دعوت از تمامیِ کاروانِ خط و خوشنویسی در این نشست سعی کرده بود علاوه بر بسط و گسترشِ تمام ظرفیت های بالقوه، نقشی مثبت در جهتِ عبور از بحرانهای موجود و شکافِ بینِ برخی از همکاران گرامی اش، داشته باشد. روزگار پُر تنشی که بر همه ی آنانی که دل در گروِ"خط"داشتند سخت و دشوار گذشت... این مهم در سخنانِ نه چندان بلندِ او ، کاملا مُحرز می نمود که رگه هایی از این طنینِ ، به نهان یا آشکارا دریافت می شد چون خوشنویسان و عوالمِ آنان را به خوبی می شناسد و فرو رفتن در گوشه ی انزوا را درک می کند... امید است بذرِ تلاشش، به بار بنشیند و با همین تفکر و بهره گیری از ظرفیت های متعددِ صاحبانِ رأی ، بتواند در احقاقِ حقوقِ معنوی و مادیِ همکارانش،تمام قد بایستد و اعضای محترم شعبه را با دلگرمی ، زیرِاین سقفِ امید ببرد . ان شاالله...
جای بسی مباهات است که در این جلسه ی 4 ساعته، موضوعاتِ متعددی، مطرح و به جولانِ بحث رفت که برخی ، از تأکیداتِ بیشتر و برخی کمتر برخوردار بود و حتی بعضی از آنها به جلساتِ تخصصی تر، در قالبِ چند نفره واگذار گردید . لذا مقرر شد استاد سپهری، علیرغم حضورِ خود در جلسه ی فوق ، در فرصتِ مقتضی با حضور استادانِ ارجمند، آقایان: گرجستانی، غفاری یقین، خسروی، هاشمی زنوز، محمدی تبار، صفایی و جزایری، نسبت به رویدادِ فوق، مبادرت کنند ... اما آنچه مهم است مشارکت حداکثریِ مدرسین در نشستِ فوق بود که در ضمیر و نگاهِ پر تلاششان ، چیزی جز دلدادگی و شوقِ خدمت مشاهده نمی شد. اگرچه شایسته است نام نیکشان در این مکتوب، یکایک و با افتخار ذکر شود اما بیمِ آن می رود که در ذهنِ نگارنده ، اسمِ عزیزی از قلم بیفتد که باعث شرمندگی شود. از این رو ، به همین مقدار اکتفا می شود تا از حضور ذی قیمتشان ، تقدیر و به پاسِ مهرشان، یک بغل گل، تقدیم شود... باری آنچه نیز لازم به اشاره است مَدار و هدایتِ اینگونه مباحث است که به شکرانه ی خداوندِ رحیم، حولِ محورِ عدالت خواهی و توجه به حقوقِ بایسته ی عزیزانِ حاضر بود که صد البته زودتر از این باید محقق می گردید.
بهرحال رسیدن به یک زبانِ واحد ، امری است که در نوع بیان و ارایه ی مطالبِ دوستان ،کاملاً ملموس بود. زیرا همگان ،خواهانِ ارتقای این زبان بودند. گفتگویی مشترک و خِرد محور، فارغ از "تسلطِ اول شخصِ مفرد"... البته با ساز و کارهای خود ،که بدان اشاره گردید . با این مصداق و منظور ، که دیگر نمی خواهیم شاهدِ جدال ، خود خواهی ، غفلت، و حتی یأسِ دیگران باشیم... نمی خواهیم قدمت و اعتبارِ پرافتخارِ انجمن را با نزاع ها و یامنافعِ شخصیِ برخی افرادِ معلوم الحال ، خدشه دار ببینیم. ما همه نسبت به انجمن، تعصب داشته و کماکان وفا داریم. به گفته ی یکی از مدرسین : " انجمن" مادری دلسوز می خواهد و پدری مقتدر، باگذشت، مهربان و منصف ،که با شناساییِ نیروهای کارآمد، راهِ سازندگی و اصلاحات را طی کند، هم چنین بتواند با تمسّک به درگاهِ خدای مِهرآفرین، بخشی از خسارت های عظیمی که در طولِ چند سالِ گذشته به لحاظِ روحی ، اجتماعی و حتی اقتصادی، برخوشنویسان متحمل شده است را جبران کند. و با برخوردی قاطع و حقوقی از عاملین، رابطین و فاعلین آن در رفعِ موانع و اهدافِ انجمن بکوشد و با گشاده رویی و آغوشی باز، این خانواده ی بزرگِ هنری را اعتباری مضاعف ببخشد. چون اعتبارِ خط ، اعتبارِ هنر ملی و نظامِ فرهنگی است. بنابراین در این فرصت و در حد محفوظات، آنچه که در نشستِ فوق ،گفتگو شد فهرستی ارایه می گردد تا در تنویرِ افکار عمومی، جایگاهِ این گونه گردهمایی، موردِ غفلت قرارنگرفته و به کمدِ بایگانی سپرده نشود. چرا که جلسه ی فوق را می توان از معدود جلساتی برشمرد که در طولِ چند سال گذشته به لحاظِ کیفی ،کمتر اتفاق افتاده است و این آغازی مبارک است . با این امید که دوستان را ، به حاشیه نبرده و برکاتش را نمایان کند.
در اینجا با پرهیز از کلی گویی، نسبت به شرحِ گفتار و طرحِ موضوعاتی که استادان و مدرسین ارجمند، در بیاناتشان بدان اشاره کردند نگارنده با برداشتی آزاد و بر اساسِ یافته های خود، لیستی در «30 بند» تهیه کرده است که در پی می آید . امید است فرهیختگان و خوانندگانِ گرامی، نقایص و احیاناً تفسیرِ ناهمگونِ آن را به دیده ی اغماض بنگرند.
استاد علی جزایری
عضو شورای انجمن خوشنویسان تهران 1395/9/7
ضمن سپاس انجمن خوشنویسان ایران از این استاد بزرگ